از ايستگاه صلواتي تا درمانگاه صلواتي

بسم الله الرحمن الرحيم

باسلام

همين چند روز پيش بود كه گفتند بچه هاي گردان انصار الرسول تصميم گرفتند كه تو بهشت زهرا سلام الله عليها به جامعه عزيز ايثارگر و تمامي زائرين گرامي گلزار شهداي عزيز خدمات پزشكي صلواتي ارائه كنند. خبر خيلي زود پخش شد و بارديگر اهتمام خدمت به امت شهيد پرورو با لياقت ايران اسلامي درنوعي ديگر توسط دلير مردان گردان انصارنمايان شد.

خبراين بود: رزمندگان گردان انصاردرنظر دارند خدمتي ديگر به  خدمات خود درايستگاه صلواتي متعلق به این گردان در گلزارشهدا بيافزايند، خدمات پزشكي صلواتي.

 بلي آنها تصميم گرفته بودند تا به  مناسبت ايام خجسته  و مبارك دهه فجر انقلاب پرشكوه اسلامي ، طي دور روز 13 و20 بهمن ماه1390  خدمات پزشکی صلواتی به زائرين بزرگوار ارائه نمايند.

امروز اولين روز انجام اين اقدام بسيار ارزشمند بود دلم  مي خواست از نزديك  شاهد  چگونگي  انجام اين كار باشم. ساعت  نزديك  يك بود كه به بهشت زهرا سلام الله عليها رسيدم .شور و حال هميشگي هنوز غوغا  مي كرد  چاي داغ  در زمستان سرد و بساط خرما و حلوا و ميوه  شکلات  وشیرینی  و... خلاصه  همه  چي مثل هميشه  به  راه  بود ولي  يك فرقي  با روزهاي  قبل  داشت  روزهاي قبل عزيزان زائر و خانواده هاي  معزز و گرامي  شاهد و ايثارگر مي آمدند  و پذيرايي  مي شدند و مي رفتند اما امروز قضيه  فرق  مي كرد عده اي بعد از پذيرايي  داخل  ساختمان ايستگاه  صلواتي  گردان انصار مي شدند  و به جمع عزيزان به  صف انتظار نشسته  براي رسيدن  نوبت  و نزد دكتر رفتن، مي پيوستند.

نمي دانم  تا چقدر مي توانم  اين  صحنه ها  را براي شما  بصورت رسانا  توضيح  دهم اين  كار هم عظمتي غير قابل توصيف دارد و از طرفي هم توان و سواد من كفايت موضوع را نمي كند ولي اينگونه به عرض شما برسانم كه  جمعيتي اعم اززن و مرد پير و جوان  كودك  و بزرگسال  با شوقي  وافر نشسته  بودند و هرچند كه بيمار طبيعتا مضطرب و نگران است ولي اينان لبخند رضايت  و تشكربرلب داشتند گويا همگان ياد زمان نه چندان دور سال هاي دفاع مقدس افتاده بودند و اين عمل رزمندگان گردان انصار را در راستاي روحيات خاص همان دوران مي دانستند. كمي جلوتر و درانتهاي سالن  محيطي براي مطب دكتردرنظر گرفته شده است محيطي حدودا 12 متر كه پارتيشن بندی شده بود. دكترمحترمي كه داخل مطب بود كسي جز دكتر نانگير كه  خود از رزمندگان و ازخانواده ايثارگران و شاهد مي باشد و دوبرادر خود را تقديم اسلام كرده  است،  نبود و چقدر با روحيه عالي  و با كمال ميل مشغول طبابت بود  و بدون  توجه  به كثرت جمعيت كه  مي توانست  موجبات خستگي ايشان را فراهم نمايد به  كارخود مشغول بود و تا هنگام اذان مغرب تمامی عزیزانی که مراجعه کرده بودند رامعاینه  کرد.لازم  به ذکر است که دراثر استقبال مراجعین چندین بارسالن پر وخالی شد.

و اما نکته جالبی که اتفاق افتاد اینکه یکی ازعزیزان مراجعه کننده به گلزارشهدا دراثر سرگیجه به زمین خورده  و ا ز ناحیه  صورت و چشم راست شدیدا ضربه خورده بود و ایشان را به اینجا منتقل کرده بودند و تا آمدن عزیزان اورژانس از ایشان مراقبت می کردند و زمانی هم که برادران اورژانس آمدند مراقات های اولیه رادرهمان محل انجام دادند.

و اما نکته  مهم اهتمام  وجدیت این عزیزان دراقداماتی از این دست که همگان می دانند که به راحتی قابل انجام نیست، می باشد. به راستی اگراین عزیزان که بدون امکانات به چنین کاربزرگی دست زدند و موفق هم بودند پس چرا آنان که توان و امکانات دارند ازانجام چنین کارهایی سربازمی زنند . شما اگربه عکس های مربوط به این کارنگاه فرمایید می بینید که اینان چگونه  بدون امکانات دست به اینکار بزرگ دست زدند. به هرحال امیدوارم مسئولان عزیز به این مسئله و اقدام مهم توجه ویژه نمایند و به کمک این عزیزان آمده و امکانات دائمی کردن این کار را برای آنان فراهم نمایند و کمک نمایند تا رزمندگان گردان انصار یک درمانگاه در این محل پررفت و آمد تاسیس نمایند تا شعاراز ایستگاه صلواتی تا درمانگاه صلواتی را تحقق بخشند. درپایان ضمن تشکر ازعزیزان رزمنده گردان انصارالرسول از لشکربیست و هفت محمد رسول الله صلوات الله علیه، ازمسولین زحمتکش خواهشمندم به کمک این عزیزان آمده  و امکانات مورد نیازاین عزیزان را فراهم نمایند. با تشکر

  پایگاه فرهنگی اجتماعی شفیق فکه

تاریخ و زمان انتشار: جمعه 14 بهمن 1390
تهیه و تنظیم: شفيق فكه
منبع : پايگاه فرهنگي اجتماعي شفيق فكه