درباره ما | مطالبات شهدا | دفاع مقدس | دانشنامه | فیلم | صوت | ارتباط با ما | سایت های شفیق فکه | سیاسی | تصاویر
    صفحه نخست / دانشنامه / پزشکی / روانشناسی

ایجاد عادات مثبت در کودکان (بخش چهارم)

مشکلات بهداشتی
*بد غذايي
تماشای کودکی که ظرف غذايش را کنار می زند, آسان نيست. همة والدين می خواهند کودکان خردسال آنها غذايط مقوی بخورند, و وقتی فکر می کنند که درست تغذيه نشده اند نگران می شوند. ولی به خاطر داشته باشيد که تغييرات روزبه روز يا ماه به ماه در اشتهای کودک کاملاً طبيعي است و برخی کودکان هميشه در مورد غذايشان سخت گير هستند. بسياری از کودکان خردسال آن قدر بدغذا هستند که تمايل دارند فقط از يک نوع غذا بخورند, برخی نيز که وضعيت غذايي خوبی داشته اند به يکباره ايراد گير می شوند.
به نظر متخصص های اطفال تا زمانی که الگوی رشد کودک مناسب است, می توانيد در مورد عادات روزانه غذا خوردن او راحت باشيد. در مورد نگرانی خود با پزشک کودک صحبت کنيد. او اطلاعاتی در مورد قد و وزن کودک از زمان تولد دارد, به طوری که با رسم منحنی رشد کودک روی جدول رشد, طبيعي يا غيرطبيعي بودن رشد او را بررسی می کند.
همان طور که ناديده گرفتن آنچه که کودک می خورد يا نمی خورد عاقلانه نيست؛ يک دنده بودن هم درست نمی باشد؛ زيرا به تدريج به جنگ و جدل, بدل خواهد شد.
بکوشيد, ميزان غذای مصرفی کودک را برای دو هفته اندازه گيري کنيد. اين غذا شامل وعده های اصلی و همين طور غذاهای بين وعده هاست. مدت زمان خوردن غذا را نيز در نظر بگيريد. بررسی کنيد, آيا دستور غذايي متعادلی داشته است. در مورد تغذية خوب, مطالعه کنيد و توصيه های پزشکتان را دراين مورد جويا شويد. ممکن است از دريافت اين حقيقت که رژيم غذايي کودکتان کاملاً متعادل است و تنها به يک قرص کوچک وتامين در روز نيازمند است, متعجب و آسوده خاطر شويد.
راه حل های زير , برای به حداقل رساندن مشکلاتی که در بسياری از خانه ها در هنگام صرف غذا پيش   مي آيد, طراحی شده اند.
خوب غذا خوردن را در کودک تقويت کنيد و به او پاداش دهيد.
اگر ناديده گرفتن, اثری نداشت و می خواهيد که کودکتان از غذايي خاص بيشتر بخورد, روش های زير را بکار بنديد:
•    از قانون «نه متشکرم»  استفاده کنيد. با وضع اين قانون که هر کس سر ميز, در پاسخ مادر که غذايي را به او تعارف می کند کلمه«نه متشکرم» را به زبان آورد, بايد مقدار کمی از غذا را بچشد, حتی اگر بداتند آن غذا را دوست ندارد و يا بخصوص, هنگامی که تا بحال آن را نچشيده باشد. اين مقدار می تواند به کوچکی يک دانه ذرت باشد. با اين روش, کودک غذاهای بيشتری را تجربه می کند و در نتيجه در مي يابد که به برخی از آنها علاقمند است. وقتی کودک به اين قانون عمل کرد, او را تحسين کنيد و پاداشي نظير اجازة تماشای تلويزيون به مدت بيشتر, يک دسر مورد علاقه پس از شام,يا چيزي شبيه به اينها به او بدهيد.
•    به تدريج درخواست ها را افزايش دهيد. در صورت همکاری کودک با شما در قانون قبلی, پس از يک هفته مقدار غذايي را که بايد بچشد بيشتر کنيد(مثلاً به اندازه دو دانه ذرت.) هميشه بخاطر پيشرفت تشويقش کنيد و هرگز منصرف نشويد. اگر از غذای خاصی متنفر است, به سادگی وضعيت کنونی را حفظ کنيد.
•    فشار نياوريد؛ ولی محکم رفتار کنيد. کودکی که غذا را امتحان نکند, پاداش دريافت نخواهد کرد. حتي اگر آن غذا يا دسر برای دومين بار به او پيشنهاد شده باشد.(دکتر گاربر )
*بی اشتهايي/بوليميا
اگرچه بی اشتهايي عصبی (آنورکسيانرووزا) و بوليميا معمولاً در دورة بلوغ يا پس از آن مشاهده می شوند, ولی پايه اين مجموعه اختلالات زودتر گذاشته می شود. هر دو حالت برای بدن زيانبار است و حتی می تواند به اختلالات رفتاری تهديد کننده زندگي بيانجامد . بنابراين, والدين بايد از اين دو اختلال آگاه باشند تا رفتارهايي را که در ايجاد آن ها نقش کمک کننده دارند, خنثي سازند و احتمالاً بتوانند نشانه های وقوع بيماري را کشف کنند.
بی اشتهايي عصبی و بوليميا, اگرچه در نشانه ها و تظاهرات بدنی متفاوت اند؛ اما در اصل دو شکل گوناگون از يک ريشه هستند: فردی که اغلب يک دختر جوان است بخاطر فکر کردن زياد به اينکه چاق است , رو به تحليل می رود. اين دختر در پرده ای از احساسات نادرست درگير می شود و با حساس شدن به ظاهر بد شکل خود, اهميت غذا و وزن و شکل بدنش , عذاب می کشد.
نگرانی اين نوجوان در مورد چاقی تقريباً موجب دست کشيدن کامل او از غذا می شود. او اغلب گرسنگی می کشد و تصور می کند يک لقمه غذا نيز برای او زياد است. بيمار ممکن است, برای محدود کردن مصرف غذا, تشريفات زيادی را چه در طبخ و چه در مصرف غذا ايجاد کند يا ممکن است,فقط از برخی از غذاها بخورد در اين هنگام والدين بيمار هر روشی را می آزمايند تا او را به خوردن وسوسه کنند.
دانستن اين مطلب برای والدين ضروری است که بيمار بی اشتها در واقع, در حال تلاش برای کنترل زندگي خودش است. اختلال تغذيه ای يک روش دفاعی برای مقابلة موفقيت آميز با بخش کوچکی از وجود بيمار است. اين بيماران ممکن است به علت ترس از گذشت زمان, با دور شدن از والدينشان مخالفت داشته باشند. بيمار دچار بوليميا, کمتر در مورد آينده نگران است. اين بيمار برای خودداری راهي پيدا کرده است. اين افراد در اغلب موارد, ظاهری مطمئن دارند؛ اما احساس درونی آنها کاملاً متضاد است. اگرچه ممکن است, مشکلات خانوادگی تاثيراتی داشته باشند؛ اما مهمترين عللی که ذکر شده اند عبارتند از: تمايل شديد برای لاغر شدن و ترس از افزايش وزن.
فرد دچار بی اشتهايي (آنورکتيک) برای رسيدن به وضعيت ايده آل, از غذا خوردن دست می کشد . او با کاهش وزنش راضی و با نمای زشت بدنش برانگيخته می شود. هيچ اهميتی برای او ندارد که چند کيلوگرم وزن کم کرده است, زيرا هنوز به نظر خودش چاق می آيد . او تغذيه خود را محدود کرده, ممکن است در همان حين برای سوزاندن »چربی»بيشتر به ورزش بپردازد. ممکن است, اين بيماران حتی رفتارهای بيماران بوليميک را نيز تقليد کنند و خود را به بالا آوردن غذاهايي که خورده اند مجبور کنند.
بيمار بوليميک افزايش وزن و دريافت غذايي خود را بدينگونه کنترل می کند که مقادير زيادی غذا می خورد و سپس با استفاده از داروهايي نظير مسهل هاو داروهای مُدِر و استفراغ کردن مصنوعی, بدن را از غذا خالی می کند. اين گونه افراد معمولاً به لاغری افراد آنورکتيک نيستند و می توانند قبل ا زپيدايش اثرات جنبی, عادتهای مضرشان را پنهان کنند. اثرات جنبی شامل از دست دادن آب بدن, عدم قاعدگی, اختلالات گوارشس فقدان کلسيم, پتاسيم و سديم و بيماريهای کبدي, ريوی و قلبی هستند. ساير اثرات جنبی عبارتند از: تورم غدد بناگوشی, ريزش مو, پوسيدگی دندان, خونمردگی دور چشم و روی گونه هاو ترک خوردگی پوست انگشتان.
بالغ شدن بسيار پيچيده است. نوجوان برای رسيدن به بلوغ از مراحل زيادی مي گذرد و توجه بيش از حد به وزن , قيافه بويژه اگر از سوي والديني که بر کمال تأکيد می کنند, تقويت شود, می تواند با تأثير بر يک دختر جوان و ايجاد يک تصور شخصی منفی, موجب بروز چنين ختلافات تغذيه ای در وی شود.
اختلالات تغذيه ای مشکلات رفتاری ساده ای نيستند. تغييرات به کندی صورت می گيرند و راه بازگشت به تندرستی بسيار طولانی است. بنابراين, قصد ما فراهم آوردن را ه حل نيست. بلکه می خواهيم به شما اعلام خطر کنيم که اگر با اختلال تغذيه ای در کودک خود روبرو هستيد, به کمک افراد با تجربه تری نياز داريد.

گوش به زنگ علامت خطر باشيد.
افراد دچار بی اشتهايي عصبیو بوليميا تا حدودی از نظر ويژگي های شخصی و اهميت به ظاهر, شبيه ساير جوانان هستند؛ اما بروز اين احساسات در آنان به شکلی اغراق آميز است. با آنکه همة علايم خطر با هم در يک کودک ديده نمی شود, ولی والدين بايد در صورت مشاهدة چند مورد از آنها در کودکشان با کارشناس ها مشورت کنند.
محيط خانه می تواند در ايجاد اختلالات تغذيه ای, نقش تعيين کننده ای داشته باشد: تنش های خانوادگی نظير طلاق؛ بيماري يا مرگ؛ تاکيد بيش از اندازه والدين در مورد وزن و وضعيت ظاهری کودکان, نارضايتي مادر از تناسب بدنی خود؛ وابستگی بين کودک و والدين؛ انتظارات بيش از حد والدين در مورد کمال, ممکن است به بروز چنين اختلالاتی بينجامد.
موارد زير, ويژگي هايي هستند که ممکن است جوانان را به اختلالات تغذيه ای مستعد گردانند: نياز به کامل بودن در حدی که هيچ مشکلی ايجاد نکند؛ هوش بالا, کمال گرايي و برتری گرايي؛ انکا راحساسات منفی و نااميدي ها؛ تمايل شديد برای جلب توجه ديگران و سرگرم کردن آنان؛ نگرانی و اهميت دادن بيشتر از حد به ظاهر , تناسب بدن و وزن.
تغييرات زير در رفتار و شخصيت کودک, ممکن است, از مشکلات ديگری خبر دهد: تغييرات ناگهانی در خلق و خو؛  رفتار غير منطقی و نامعقول؛ واکنش های پيش بيني نشده؛ ناتوانی در معاشرت, خنديدن و لطيفه گفتن؛ ديد کمال گرايانه به زندگی؛وسواس در خودداری از غذا و افزايش فعاليتهای ورزشی؛ خصوصيات تغذيه ای تشريفاتی؛ گرايش متعصبانه به تهيه غذا؛ نوسان در بين استقلال و وابستگی؛ نياز شديد به اطمينان يافتن از سوي ديگران.
رفتارهای اختصاصی که در زير امده اند, اختلال تغذيه ای را در شخص اعلام می کنند. 20تا25% کاهش وزن؛ تغذيه ناچيز يا بی اشتهايي کامل؛ خوردن مقادير زيادی غذا در يک زمان کوتاه؛ خوردن مقدار زيادی غذا در تنهايي؛ استفراغ پس از صرف غذا؛ استفاده مکرر از مسهل و داروهای مُدِر به مقادير زياد؛ مخفی کردن غذا؛ يورش به آشپزخانه در نيمه شب و خوردن مقادير زيادی غذا؛ صحبت و ترس مداوم از چاق شدن؛ شکل غير طبيعي بدن؛ پوست خشک, چشمان گود رفته, چهره زرد يا خاکستری؛ زخم های روی انگشتان يا در چين لب ها.
رفتارهای زير ممکن است همراه با ويژگي های بالا در تثبيت اختلال تغذيه ای, نقش عمده ای داشته باشند: دزدين غذا از فروشگاه؛ دزديدن پول برای خريد غذا يا ساير اقلامی که به حالتهای غير طبيعي تغذيه, مربوط هستند(دکتر گاربر )

مشکلات کودکان با همسالان و خواهر و برادرها
*مشکلات دوستيابی و نگه داشتن دوستان
«امروز بريجيت نمی خواست با من بازی کنه, فقط می خواست با سامانتاحرف بزنه!»کودکان, امرئز با هم دوست گرمابه و گلستان هستند و فردا دشمن خونين می شوند و هر کسی که با آنها امروز از مدرسه به خانه آيد دوست« لحظه» است. بدين ترتيب, گردهمايط ها و گروههای دوستا, مدام تشکيل می شوند و از هم می پاشند.
بعضی از کودکان يک گروه, دوستان زيادی دارندکه می آيند و می روند., ولی بعضی ديگر از آنها چند دوست نزديک دارند که به نظر می رسد از يکديگر جدايط ناپذيرند. «تنها»های طبيعی هم وجود دارند که ترجيح می دهند با خودشان تنها باشند, و علايق خود و خلوت ککردن با خودشان را ترجيح می دهند.کودکانی نيز خجالتی هستند و دوست دارند دوستان بيشتری داشته باشند, ولی نمی توانند به خواسته شان برسند. ديگر کودکان, از جمع دور افتاده اند و گروه آنها را به عمد کنار گذاشته است. اين کودکان مطرود هستند و ممکن است از اجتماع کناره گيري کنند. گوشه گير شوند و يا از تماس با کودکان ديگر نيز خودداری کنند.
والدين , زمانی که کودکشان برای دوست يابی و نگه داشتن آنها مشکل پيدا م یکند, احساس ناتوانی     می کنند. هر نوباوه ای نيازمند چند دوست خوب و يا گروهی است که بتواندآنها را متعلق به خودش بداند؛ زيرا با داشتن آن ها می تواند چيزهای زيادی درباره خودش بياموزد.
نقش والدين در کمک به کودکشان برای بوجود آوردن دوستی, بسيار مهم است. هنگامی که کودک, در اين زمينه احساس مشکل می کند بسياری از موقعيت های اجتماعی می تواند برای کودکی که نمی داند چه طور رفتار کند و يا چگونه کلمات مناسب را بکار گيرد, مشکل آفرين باشد.

برای مشاهده ادامه مطلب کلیک کنید

 نسخه قابل چاپ    ارسال این صفحه به دوستان
تاریخ و زمان انتشار: پنج شنبه 4 آبان 1391
تهیه و تنظیم:
منبع :
ارسال نظر:
 
عنوان  
رایانامه  
متن نظر  
کد امنیتی = ۱۴ + ۲